پس از کوششهای حکیم عمر خیام و دستیارانش به دستور جلالالدین سلجوقی تقویمی دقیق بر اساس حرکت خورشید تدوین شد که به نام وی، تقویم جلالی نامیده شد، مبدأ آغاز این تقویم، اول فروردین و اولین روز بهار است که نوروز نامیده میشود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان؛ تقویم از ضروریترین نیازهای هر جامعهای است. در سرزمینهایی مانند ایران و مصر و عراق و سرزمینهایی که مبتنی بر کشاورزی بود، تقویم بر پایه حرکت خورشید بوده است. کشاورز نیاز داشت که دقیقا بداند چه تاریخی از سال باید دانه را در خاک بکارد و کی آن آب دهد؛ به همین ترتیب تقویمهایی که از دیرباز در این سرزمینها در بین اقوام مصر باستان و بابلیها و ایرانیان باستان و حتی رومیان و چینیان رواج داشته، تقویمی مبتنی بر حرکت خورشید بوده است. زمانی که اسلام به ایران آمد، تاریخ اعراب بر اساس حرکت ماه بود که بدان قمری می گفتند. این تقویم هر سال 10 روز با سال قبل تفاوت داشت. مسلمانان همین تقویم را برای همه قلمروهای حکومت خود به کار گرفتند، اما در بسیاری از سرزمینهای دیگر با توجه به همان سنت کشاورزی که در بین مردم رواج داشت، در کنار این تقویم حکومتی و مذهبی، تقویمهای کهن یا حتی محلی نیز که مبتنی بر حرکت خورشید بوده اند، رواج داشته است. با مراجعه به کتابهایی که در قرون اولیه اسلامی نوشته شده و پرداختن به جشنهایی نظیر مهرگان و نوروز و سده که در آن آثار یاد شده، این موضوع تا حدودی قابل اثبات است.
در زمان جلالالدین ملکشاه سلجوقی با توجه به تغییراتی که در زمان نوروز در تقویم یزدگردی ایجاد شده بود، این نیاز حس شد که باید تقویمی متناسب با حرکت خورشید به شکلی دقیقتر تدوین شود تا بعدها با تغییر سالها، آن اشکال به وجود نیاید. جلالالدین سلجوقی گروهی از دانشمندان را به سرپرستی حکیم عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری (قرن چهارم و پنجم) مامور این کار کرد.
پس از کوششهای حکیم عمر خیام و دستیارانش تقویمی دقیق بر اساس حرکت خورشید تدوین شد که به نام جلالالدین سلجوقی، تقویم جلالی نامیده شد. این تقویم با توجه به سالهای کبیسه که در آن بود و محاسباتی دقیق که برای آن انجام شده بود، خطاهای تقویم های پیشین و جابه جاییهای آنها را نداشت. مبدأ آغاز این تقویم، اول فروردین و اولین روز بهار است که نوروز نامیده میشود. همین تقویم است که پس از سال 1304 بهعنوان تقویم رسمی در ایران مورد استفاده همگانی قرار گرفت.
حکیم عمر خیام، ریاضیدان و منجم و فیلسوف برجسته ایران در قرون چهارم و پنجم است. او علاوه بر تدوین تقویم جلالی در ریاضیات نیز ابداعاتی داشته و همچنین رباعیاتی به او منسوب است که اعتباری جهانی را برایش به ارمغان آورده است. در تاریخ ادب فارسی مقبولیتی که او در عرصه جهان داشته، نصیب کمتر شاعر و سخنور دیگر ایرانی شده است. اما در کنار این خدمات و آثار، رسالهای در باب نوروز نیز از روزگاران کهن به خیام منسوب بوده است که در آن درباره جشن نوروز و آیینهای آن سخن گفته است. برخی در انتساب قطعی این اثر به خیام تردید کردهاند. این رساله کوچک یک بار به کوشش استاد مجتبی مینوی و بار دیگر به کوشش علی حصوری بارها و بارها در ایران نشر شده است. در هر صورت در اینجا بنا بر این است که این اثر از خیام است.
کل صفحات نوروزنامه به کمتر از 100 صفحه میرسد و خیام در این اثر ابتدا در نوع شکلگیری نوروز سخن میگوید و در اینکه در دوران پادشاهان مختلف چه رسومی در نوروز رواج داشته است. همچنین به وصف هدایای نوروزی و آنچه در دربار پادشاهان رواج داشته نیز پرداخته است. بخشهای دیگر کتاب درباره گنج و علامت دفینها و انواع اسبها، تیر و کمان و شراب و... است که هر کدام همانهایی است که موبد موبدان به پادشاه تقدیم کرده و خیام برای هر کدام از این موارد شرایطی را بیان میکند و داستانهایی کوتاه را نیز برای آنها ذکر میکند.
خیام در آغاز کتاب میگوید: «در این کتاب که بیان کرده آمد، در کشف حقیقت نوروز که به نزدیک ملوک عجم کدام روز بوده است و کدام پادشاه نهاده است و چرا بزرگ داشتهاند آن را و دیگر آیین پادشاهان و سیرت ایشان در هر کاری مختصر کرده آید.»
در این بخش به برخی دیدگاههای خیام در نوروزنامه پرداخته میشود:
1. نوروز در دوران پادشاهی جمشید بنا نهاده شده است: «چون جمشید آن روز اول ملوک عجم به پادشاهی بنشست، خواست که ایام سال و ماه را نام نهد و تاریخ سازد تا مردمان آن را بدانند.»
2. ماهها را گیومرث ابداع کرد: «چنین گویند که چون گیومرث این روزها آغاز تاریخ کرد هر سال آفتاب را و چون یک دوره آفتاب بگشت در مدت سیصد و شصت و پنج روز به دوازده قسمت کرد هر بخشی سی روز و هر یکی را از آن نامی نهاد و به فریشتهای بازبست.» پس از این، خیام معنی هر ماهی را جداگانه بررسی میکند و وجه تسمیه آنها را نیز بیان میکند.