رئیس بنیاد نخبگان استان لرستان در یادداشتی با تأکید بر لزوم حرکت کشور به سمت مباحث کارآفرینی و برگزاری رویدادهای استارتاپی، آورده است: استارتاپها در شرایط کنونی، اقتضای اقتصاد دانشبنیان کشورند.
![~/Asset/News/News/Image/حمزه امیری.jpg](/thumbnail/550-h_100/uploads/1/old/Asset/News/News/Image/حمزه امیری.jpg)
*حمزه امیری
یکی از بزرگترین نگرانیهای دولت در حالحاضر موضوع اشتغال است، امروزه دغدغه اشتغال در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی ما بسیار غمانگیز است؛ بنابراین باید طرحی نو در اندازیم و برای این معضل بزرگ راهحلی اساسی طراحی کنیم. این که ما در شرایط کنونی چگونه و از چه راههایی اشتغال را به وجود بیاوریم و ایجاد کنیم نکته ایست قابل تأمل و قابل حل. در این یادداشت ضمن برشمردن مشکلات پیشروی عدم اشتغال، ایجاد زیست بوم کارآفرینی و استارتاپها را به عنوان واژگان کلیدی برای رسیدن به اشتغال پایدار مدنظر قرار داده و به ذکر چند راهکار اساسی برای رسیدن به اشتغال مولد در کشور میپردازیم.
فعالیت استارتاپها در بسیاری از کشورها به عنوان یک فرصت بیبدیل در حل مشکلات اقتصادی در نظر گرفته شده است و خدماتی که از طریق آنها ارائه میشود توانسته بخش قابلتوجهی از مشکلات آنها را برطرف نماید. در سالهای اخیر شاهد رشد استارتآپهایی در کشورمان بودهایم که توانستهاند برای هزاران نفر اشتغالزایی داشته باشند. البته انتظار نمیرود همه استارتآپها پس از چند سال دارای چند هزار نفر نیرو باشند، اما فراگیرشدن فعالیت استارتآپی و کسبوکارهای کوچک نوآورانه، میتواند ضمن زمینهسازی برای رشد و پیشرفت فرهنگ کارآفرینی، به رفع بسیاری از مشکلات اقتصادی و در نهایت کاهش بیکاری منجر شود.
امروزه مسئلۀ اشتغال برای جوانان، خانوادهها و در نهایت برای دولتها به یکی از دغدغههای اصلی تبدیل شده است که به سادگی نحوۀ زندگی آنها را تحتتأثیر قرار داده است، حال باید دید که به طور کلی ایجاد اشتغال به عهدۀ دولت است و یا بخش خصوصی چون تصور حاکم در میان مردم این است که این موضوع از وظایف دولت است؛ ولی در واقع اینطور به نظر میرسد که اگرچه دولتها موظف به توسعۀ زیرساختها و بسترسازی مناسب و باثبات در فضای اقتصاد و دنیای کسبوکار و بالاخره تسهیل شرایط سرمایهگذاری و برداشتن موانع بوروکراسی اداری هستند اما ایفای نقش بخشخصوصی در این مقوله بسیار پررنگ و اثر بخش خواهد بود.
یکی از مزیتهای ایران داشتن نیروی جوان تحصیل کرده است که کشور برای تحصیل آنها هزینههای هنگفتی را متقبل شده است و سالانه هزاران نفر از دانشجویان دانشگاههای مختلف دانشآموخته شده و به خیل عظیم آموختگان دانشگاهی جویای کار میپیوندند و در حالت خوشبینانه تعداد قلیلی از آنها می توانند جذب نهادها و دستگاههای دولتی شوند و طبیعتاً استفاده از مزیت های استانی و منطقه ای و فراهم آوردن و توسعه زیستبوم کارآفرینی در استانها می تواند نقش بسزایی در اشتغال فراگیر ایجاد نماید.
استارتاپها از جمله راهکارهایی هستند که دولت بدون سرمایهگذاری مستقیم میتوانند از آن بهرهمند شوند. استارتاپ مقولهای نسبتاً جدید است که در راستای عملیاتی کردن ایدهها شکل میگیرد. رونق استارتاپها در ایران، نیازمند فراهم کردن پیش نیازهایی است که در صورت مهیا شدن، به پیشرفت روزافزون کسبوکارهای نوپا در کشور منجر میشوند. در حال حاضر تنها توسط 21 استارتاپ موفق کشور 132 هزار و 834 شغل ایجاد شده است که عددی بسیار رویایی است.
در واقع استارتاپها، شرکتهای نوپایی هستند که با ایدهای نوآورانه آغاز به کار میکنند و در مسیر توسعه و در آمدزایی، برای یک مسئله، راهحلی جدید مطرح میکنند؛ البته این در حالیست که تضمینی برای موفقیت آنها وجود ندارد. به طور میانگین گروههای استارتاپی با پرسنل کم و در مدت زمان کوتاهی (حدودا سه سال) فعالیت میکنند. در ایران نیز طی چند سال گذشته، شرکتهایی از این دست به خوبی جای خود را در بازار پیدا کرده و به موفقیتهای چشمگیری رسیدهاند. به طور مثال استارتاپهای موفقی در بخش حملونقل، خرید اینترنتی، اپلیکیشنهای تلفن همراه هوشمند و غیره در بازار مشغول به کار هستند که استقبال مردم از آنها روزافزون است.
رویدادهای استارتاپی در جریانسازی گفتمان کارآفرینی از طریق طرح و عملیاتی کردن ایدهها در کشور و به ویژه مناطق کمتر برخوردار با پتانسیلهای بالقوه فوقالعاده بسیار حائز اهمیت بوده که الزاماً باید توسعه یابند و به بخش مهمی از فرهنگ اشتغال کشور بدل شوند.
سرمایهگذاری تخصصی در حوزه استارتاپها، مهمترین و حیاتیترین نیاز در عرصه فعالیت و کسبوکارهای نوپا است، توسعه اشتغال در کشور با استفاده از استارتاپها میسر خواهد شد؛ اشتغالی که دارای بهرهوری بالا است و نیاز به بخش دولتی تنها در حد فراهم ساختن زیرساختها است.
بر اساس آنچه بیان شد، روشن میشود که در شرایط کنونی که کشور با بیکاری دانشآموختگان و محدودیت منابع مواجه است، باید طرحهای اشتغالزایی با هزینه کمتر و کارآمدی بیشتر در اولویت قرار گیرد. یکی از این طرحها، توسعه کسبوکارهای نوپا و نوآورانه یا همان استارتآپها است.
استارتآپ چیزی جز کارآفرینی نوین نیست که با گسترش فناوریهای نو، توسعه کسبوکار را از طریق آنها فراهم کرده است.
بیتردید، استارتآپ کسبوکاری است که بخش مهمی از آن بر پایه فناوری است، این نوع کسبوکارها از صفحات وب، اینترنت، موبایل و فناوریهای مرتبط بهرهمند میشوند. هماکنون حدود هزاران نفر در یکی از تاکسیهای اینترنتی در کشور فعالیت میکنند.
به واقع میتوان گفت: شکل کسبوکار در دنیای نوین در حال تغییر و تحول است؛ زمانی کارگران با در دست داشتن ابزارهای کار در کارخانهها به تولید میپرداختند اما امروزه با رشد دانش و تکنولوژی کسبوکارهای نوین در حال شکلگیری هستند که ایران هم به واسطه نیروی جوان تحصیلکرده و استفاده از تکنولوژیهای مدرن از این امر مستثنی نیست.
مشکل اصلی استارتآپها در ایران، نهادینهنشدن اقتصاد دانشی و راهاندازی کسبوکار نوین در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی است و مهمترین چالشی است که باعث کاهش اثرگذاری استارتاپها در کشور شده است.
فارغالتحصیلان دانشگاهی ما باور نکردهاند که خود میتوانند کسبوکارهای جدیدی را راهاندازی کنند و هنوز به دنبال استخدام در دستگاههای دولتی هستند در حالیکه اگر این باور در بین آنها به وجود بیاید قطعاً استارتآپها میتواند در رشد کسبوکار پایدار بسیار مؤثر باشد.
استارتآپها و اقتصاد دیجیتال اکنون بسیاری از چالشهای اساسی را حل کردهاند و توجه به آنها بسیار حائز اهمیت است، این روزها تقریباً بیشتر مردم، مسئولان و کارشناسان از خدمات و مزایای این کسبوکارهای نوپا اطلاع دارند اما باید توجه کرد که «سرمایهگذاری تخصصی» در حوزه استارتآپها، مهمترین و حیاتیترین نیاز این بخش به حساب میآید.
در این زمینه، شکلگیری و توسعه شرکتها و صندوقهای سرمایهگذاری داخلی تخصصی یعنی همان سرمایهگذاران جسور، شاید بهترین راهحل موجود است.
همچنین از سویی باید دقت کرد که تنها وجود سرمایه هدایت نشده، بدون تخصص یا تجربه لازم مدیریتی، نه تنها اثربخشی چندانی ندارد، بلکه میتواند آسیبهای قابل توجهی را نیز در پی داشته باشد. این در حالی است که شرکتهای سرمایهگذاری ریسک پذیر به شکل تخصصی و با تجربه کافی میتوانند سرمایهها را به کارآفرینی و درآمدزایی برسانند.
شرکتهای دانشبنیان، تضمینی برای آینده سرمایههای علمی و نخبگان کشور هستند. امروزه اکثر کشورهای توسعهیافته به دنبال بهرهمندی از سرمایههای بومی بالقوه موجود در کشور خود و علاوه بر آنها، به دنبال سرمایههای انسانی و افراد متخصص و آموزشدیده از سایر کشورها بهویژه کشورهای در حال توسعه هستند. در کشور ما نیز فراهم آوردن شرایط برای نقش آفرینی نخبگان عملگرا در اقتصاد دانشبنیان بایستی فراهم گردد.
خوشبختانه در طی سالیان اخیر اقدامات مؤثری در این حوزه توسط معاونت علمیوفناوری ریاستجمهوری و دستگاههای مرتبط صورت گرفته و افزایش تعداد و گردش مالی قابل توجه شرکتهای دانشبنیان و بازگشت نخبگان به کشور گواه این مدعا است؛ اما با توجه به نوپا بودن این مقوله در کشور عزم جدی کلیه دستگاههای حاکمیتی در محقق شدن اثرگذاری نخبگان عملگرا و استعدادهایبرتر در اقتصاد دانشبنیان ضروری به نظر میرسد.