نشست «صفات برجسته انسانهای الهی در قرآن کریم» بههمت بنیاد نخبگان استان تهران و با حضور اجتماع نخبگانی برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان؛ در این نشست، محمدعلی انصاری؛ مفسر قرآنکریم و شارح نهجالبلاغه، گفت: در بحث شناخت صفات برجسته انسانهای الهی، سه سؤال جدی و اساسی «چیستی»، «چرایی» و «چگونگی» مطرح است که پایه و اساس فهم نقش انسان در نظامآفرینش است.
وی با اشاره به مفاهیم موجود در قرآنکریم، افزود: غرض خداوند از آفرینش انسان در قالب شش عنوان در قرآن دیده میشود. اولین عنوان را میتوان «علم» نامید. خداوند آسمان را آفرید، سپس زمین را آفرید تا آنکه علم حاصل شود. به عبارت دیگر، خداوند آفرینش انسان را مقدمهای برای علم به انسان میداند.
انصاری با بیان اینکه در گذشتۀ علم هندسه، مثلث متساویالساقین، مثلث عروس نامیده میشد، ادامه داد: عروس فرد شاخص و ممتاز یک مجموعه است؛ عروس قرآن نیز سورۀ الرحمن است. این سوره با نام الرحمن، صفت رحمانیت خداوند نامگذاری شده است و در آغاز، بالاترین مظهر رحمتالهی را با «علم القرآن» بیان میکند و سپس میفرماید: «الرّحْمن ﴿۱﴾ علّم الْقرْآن ﴿۲﴾». یعنی اول به آفرینش انسان و بعد به تعلیم او اشاره میکند.
مدرس برجسته حوزه و دانشگاه اضافه کرد: در حقیقت علم، علت و غرض حضور آفرینش انسان است. از سوی دیگر، اولین سورهای که بر پیامبر نازل شد، سورۀ علق بود. 5 آیه اول این سورۀ مبارکه نیز در مورد جهل، علم و آموختن است.
وی با اشاره به اینکه «حب و محبت» دومین دلیل خلقت انسان است، اظهار داشت: خداوند در قرآن آیه 54 سوره مائده میفرماید: «یا أیّها الّذین آمنوا منْ یرْتدّ منْکمْ عنْ دینه فسوْف یأْتی اللّه بقوْمٍ یحبّهمْ ویحبّونه أذلّةٍ على الْمؤْمنین أعزّةٍ على الْکافرین یجاهدون فی سبیل اللّه ولا یخافون لوْمة لائمٍ ذلک فضْل اللّه یؤْتیه منْ یشاء واللّه واسعٌ علیمٌ». یعنی خداوند قومی را میآورد که آنان را دوست دارد؛ بنابراین محبت اول از خداوند شروع میشود.
انصاری با رجوع به بیت«عشق از معشوق اول سر زند/ تا بـه عاشق جـلوهای دیگـر زنـد»، یادآور شد: در منابع عرفانی نیز محبت خداوندی و آغاز محبت از خداوند یک حقیقت است. خداوند میفرماید: خلقی را آفریدم که توانایی ارتباط معرفتی با من را پیدا کند بنابراین میتوان ادعا کرد محبت سلسلهجنبان وجود انسان در آفرینش است.
صاحب تفسیر مشکات، «تعقل» را سومین دلیل قرآن برای آفرینش انسان ذکر کرد و گفت: خداوند مکرراً در قرآن کریم میفرماید «لعلّکمْ تعْقلون (تا آن که شما به تعقل برسید)».
وی با بیان اینکه در مورد اندیشیدن و اندیشهورزی انسان، از سه عنوان تفکر، تدبر و تعقل استفاده میشود، تصریح کرد: هنگامی که اندیشه به جریان میافتد و انسان علت را میشناسد، نام آن فکر است. اگر فرد از معلولها، بررسی و اندیشیدن را آغاز کند، نامش تدبر است. خداوند نیز انسان را به تدبر دعوت میکند. تدبر انتها را دیدن و به سوی ابتدا آمدن است.
انصاری با اشاره به اینکه اولین مخلوق خداوند در نظام آفرینش عقل بوده است، تأکید کرد: خداوند سومین عنوان و غرض را برای وجود انسان، تعقل میداند؛ بنابراین اگر چیزی به عنوان تکلیف وجود دارد، اولین آیه و شرح تکلیف، تعقل است.
این نویسنده و پژوهشگر سرشناس دلیل بعدی قرآن برای آفرینش انسان را «رحمت» دانست و گفت: توان الهی در نرمش، در چهره و در کلام، بیان و رفتار پیامبر به دلیل رحمتی است که خداوند به ایشان اعطا کرده بود. از سوی دیگر، اساساً لحن و آهنگ قرآن آکنده از رحمت است. در حقیقت خداوند رحمت خود را در واژگان آورده است. در جایی از قرآنکریم، خداوند به مهرورزی و رحمت اشاره میکند و دلیل آفرینش انسان را رحمت میداند.
وی افزود: قرآن «ابتلاء» را دیگر دلیل آفرینش انسان معرفی میکند. امتحان یعنی ماهیت یک پدیده را آشکار کردن. به عبارت بهتر، اگر فرد بخواهد اطلاعات و اشراف کامل داشته باشد، امتحان میکند و هرچه تجربه بیشتری پیدا کند، به شناخت بهتری میرسد؛ بنابراین معنی اصلی ابتلاء، کهنهکردن و تجربهکردن است. ذاتاقدس حق، شرایطی را مهیا میکند که انسانها به ماهیت و حقیقت وجودی خود که خداوند در نهاد آنها قرار داده است، میرسند.
مفسر برجستۀ قرآنکریم و شارح نهجالبلاغه, «عبودیت» را ششمین دلیل آفرینش انسان از نگاه قرآن برشمرد و خاطرنشان کرد: خداوند میفرماید: «و ما جن و انس را نیافریدیم تا آنکه آنها به عبودیت برسند». عبودیت در فرهنگ قرآن به معنای رهایی از خود، دیگران و طبیعت و قرار گرفتن در بند عبادت خداوند است.
وی با بیان اینکه، عبودیت مهمترین دلیل آفرینش انسان است، تصریح کرد: خداوند انسان را در نظام هستی آفرید که به مقام عبودیت برسد. انسان با عبودیت به معراج میرود تا عظمت خلقت را ببیند و وقتی خداوند میخواهد وحی بفرستد، بر عبد نازل میشود. به بیان دیگر، عبودیت یعنی قائممقام و جانشین خداوند در زمین؛ یعنی خداوند جانشینی در زمین قرار میدهد که مظهر صفات او باشد. با این تعریف، عبد فردی است که از اسماء و صفات الهی سرشار و مملو باشد.
انصاری، عالمبودن را مقدمۀ عبد بودن دانست و اظهار داشت: برای عبد بودن، به علم، عشق و رحمت نیاز است. فردی که از علم الهی سرشار است و جانش از عشق و محبت مملو شده است، به درجۀ عبودیت میرسد و میتواند مهرورز باشد.
مفسر برجستۀ قرآنکریم و شارح نهجالبلاغه در پایان تأکید کرد: غرض اصلی از آفرینش انسان، عبودیت است ولی باید دانست، عبد شدن نیازمند بستر ابتلاء است و تا فرد به ابتلاء نرسد، به عبودیت نخواهد رسید.