کاربردي کردن دانش و آموختهها، کار هر کسي نيست. فرد بايد به چنان خودباوري و تواني برسد که از آموختههايش به بهترين نحو استفاده کند و کاستيهاي بازار هدفش را کشف کند.
پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان: مرتضي حيدري، 26 ساله، جواني است که با ايدهاي ناب، آموختههايش را به گوي رقابت آورده است. او دانشآموخته کارشناسي ارشد عمران است و به جاي آنکه منتظر کار بنشيند و فرم استخدام پر کند، آستين همت بالا زده و با استارتآپي از جنس توانمنديهايش، هم خودش و هم هفت نفر ديگر را شاغل کرده است.
اگرچه مرتضي و دوستان استارتآپياش، ساکن اراک هستند، اما ايده «اتوسازه» حالا شکل و شمايل جهاني گرفته و محدود به مرزهاي جغرافيايي نيست. نقشهکشي با کمک اين نرمافزار آنلاين، حالا کار مهندسان عمران را هم راحتتر کرده است. البته مرتضي تاکيد دارد که مشتريانش، افرادي فراتر از گروه مهندسان عمران هستند و همه جامعه را شامل ميشوند.
با اين جوان خلاق استارتآپي، گفتوگويي انجام داديم و از تلخ و شيرينهاي عملي کردن ايدهاش صحبت کرديم.
اگر بخوهيد ايده «اتوسازه» را به زباني خودماني توضيح بدهيد، چه تعريفي از اين استارتآپ داريد؟
اتوسازه در اصل يک نرمافزار آنلاين است که هدف آن مديريت اطلاعات ساختمان در بخش سازهاي است. اولين محصولش نرمافزار آنلاين تهيه نقشههاي اجرايي سازههاي بتني است که بهطور آنلاين به مديريت سازههاي بتني ميپردازد. به اين صورت که مهندس عمران وقتي سازهاي را طراحي ميکند، اطلاعات را به نرمافزار ما ميدهد، پس از بارگذاري اطلاعات طراحي، يک نقشه اجرايي بعد از چند دقيقه، به صورت بهينه تحويل ميگيرند.
اين نرمافزار آنلاين در چه حوزههاي ديگري ميتواند به کاربرش کمک کند؟
در حوزه سازه و ساختوساز ساختمان، چند محصول تخصصي داريم، مثل تهيه نقشههاي اجرايي سازههاي بتني، پي و فونداسيون و سقف و همينطور قسمتهاي مختلف سازه. بخش ديگر فعاليت اتوسازه، مديريت ساختوساز است که ميتواند اطلاعاتي نظير خريد مصالح را نيز به مالک ساختمان ارائه دهد.
با اين حساب ميتوان گفت مخاطب اتوسازه، فقط مهندسان نيستند؟
بله، ميتوانم بگويم مخاطب اصلي ما عموم مردم هستند. پس از تهيه نقشه ساختمان که به دست مهندس عمران داده ميشود، مديريت اطلاعات سازهاي نيز ارائه ميشود که اين اطلاعات به مالک عرضه ميشود. درواقع به واسطه اتوسازه، مالک به تمام اطلاعات سازهاي دسترسي دارد.
هزينه استفاده از اين نرمافزار براي مصرفکننده چقدر است؟
بستگي به نوع درخواست مخاطب از نرمافزار دارد، اما قيمت استفاده از اتوسازه در مقايسه با نرمافزارهاي ديگر بسيار ناچيز است. مثلا هزينه نقشه به ازاي هر مترمربع 50 هزار تومان برآورد شده است.
آيا در داخل کشور، نمونه مشابه اتوسازه وجود دارد؟
نرمافزارهاي آفلايني در حوزههاي تخصصي در بازار وجود دارند، اما هيچيک از آنها به صورت يکپارچه، آنچه را که کاربر نياز دارد، در اختيار او قرار نميدهند. همچنين اطلاعات سازهاي را به صورت آنلاين ارائه نميدهند. از طرف ديگر هزينههاي اغلب آنها بسيار بالاست. در گذشته زماني که خودم به آنها نياز داشتم، به دليل قيمت بالاي آنها، نميتوانستم خريداري کنم. درنتيجه مجبور ميشدم با دست کارم را پيش ببرم که اين کار، زمان زيادي را از من ميگرفت. مسئله ديگري که وجود داشت، محدوديتهاي سختافزاري بود که به دليل وجود اين محدوديتها، ناگزير از صرف نظر کردن از برخي از آيتمهاي اين نرمافزارها ميشدم.
پس شايد بشود نتيجه گرفت که دليل حرکت شما به سمت استارتآپي شدن و تولد اتوسازه، همين محدوديتهاي نرمافزارهاي آفلاين بوده؟
بله. با توجه به تجربهاي که در عمران داشتم، نياز به يک نرمافزار يکپارچه و ارزانقيمت را بسيار حس ميکردم. از آنجايي که تا حدي از برنامهنويسي و فناوري اطلاعات هم آگاهي داشتم و با استارتآپيها آشنا شدم، چند ماهي روي اين مسئله فکر کردم، تا اينکه يک سال و سه ماه پيش، فعاليت من و تيمم در اين مسير آغاز شد.
براي آغاز راه از حمايتهاي فرد يا نهادي بهره برديد؟
براي عرضه اين ايده اولين ارگاني که از ما حمايت کرد، پارک علم و فناوري بود و محل کوچکي براي استقرار در اختيارمان گذاشت. با توجه به ماهيت کارمان، وام و تسهيلاتي هم به ما عرضه شد. پس از مدتي هم جزو مشاغل دانشبنيان به حساب آمديم و تحت حمايت شوراي کار قرار گرفتيم و تسهيلاتي هم به اين واسطه در اختيار ما قرار داده شد.
با چه امکانات اوليهاي، کسبوکار استارتآپيتان را کليد زديد؟
با توجه به کاري که ما شروع کرديم، وجود يکسري لوازم کامپيوتري و الکترونيکي کافي بود. درواقع سرمايه مالي آنچناني نياز نبود، درحاليکه سرمايه اصلي ما، تخصص افراد بود که در اختيار تيم قرار داده شده بود.
کمي هم در مورد تيمتان برايمان بگوييد.
اين تيم با حضور من و يکي از اساتيدم شکل گرفت. خودم که کارشناس ارشد مهندسي عمران هستم و استادم که دکتراي زلزله دارند. کمکم اعضاي مختلف تيم هشت نفره ما، به گروه اضافه شدند. اين اعضا با تخصصهاي مختلف مثل فناوري اطلاعات، مهندسي کامپيوتر و مهندسي عمران گرد هم آمديم.
تلاشهاي اين تيم هشت نفره، به سودآوري هم رسيده؟
الان که با شما صحبت ميکنم، مدت 20 روز است که نرمافزار در دسترس عموم قرار گرفته است. هنوز تبليغات را شروع نکردهايم.
آيا نمونه خارجي اتوسازه هم وجود دارد که شما از آن ايده گرفته باشيد؟
اينکه بگويم يک نمونه خارجي درست مثل اتوسازه ما وجود داشته و ما با توجه ماهيت کشورمان، آن را بوميسازي کرده باشيم، بايد بگويم خير. اما چند سالي است که در خارج از ايران درخصوص مديريت اطلاعات ساختمان در صنعتهاي مختلف ازجمله ساختوساز استفاده شده است که البته هيچيک از آنها، به صورت يکپارچه وجود ندارد. من با کنار هم گذاشتن همه اينها و با استفاده از مديريت نرمافزار و ديگر اطلاعات، به فکر طراحي يک نرمافزار يکپارچه، آنلاين و با هزينه بسيار پايين افتادم. شايد بتوان گفت که از نمونههاي خارجي ايده گرفتم.
تا امروز، سرمايهگذار خارجي هم به سراغ اتوسازه آمده؟
بله، با چند سرمايهگذار خارجي در حال مذاکره هستيم. با توجه به ماهيت آنلاين بودن اتوسازه، هيچ محدوديت مکاني براي جهاني شدن آن وجود ندارد. يکي از دلايلي که سرمايهگذاران خارجي زود به سراغ اتوسازه آمدهاند، حتما همين است.
مهمترين مشکلي که در مسير شکلگيري اتوسازه وجود داشت، چه بود؟
غير از مشکلات مالي که هميشه وجود دارد، مسئلهاي که من را بسيار با چالش روبهرو کرد، کمبود نيروي متخصص بود. متاسفانه يافتن نيروي متخصصي که موضع ما را درک کند و بتوانيم از توان علمي او استفاده کنيم، بسيار کم بوده و هست. با توجه به شرايط کاري و تواناييهايي که براي تشکيل تيم لازم داريم، نيروي متخصصي در اختيار نداريم. فارغالتحصيلان تخصصهاي مختلف بسيار زيادند، اما متاسفانه در مقام عمل، متخصص نيستند. به عقيده من، امروزه بسياري از دانشجوها نه هدف دارند و نه تخصص و مهارت ياد ميگيرند.
اگر برگرديد به 15 ماه پيش و تازه تصميم به استارتآپي شدن بگيريد، قبل از آن، چه ميکنيد؟ آيا همين مسير را طي ميکنيد؟
اگر به عقب برگردم، بازار ايدهاي را که در ذهن داشتم، بيشتر بررسي ميکنم و ميسنجم. براي رفع نيازي که مطرح کردم، به دنبال راهحل ميگردم. به بررسي اين موضوع ميپردازم که آيا مخاطبان، همين نياز را دارند؟ آيا حاضرند براي رفع اين نياز به روشي که من در ذهن دارم، هزينه کنند؟ اگر به عقب برگردم، زودتر اين محصول را تست ميکنم و با مخاطب وارد تعامل ميشوم. وقتي ميخواهي يک استارتآپي شوي، بيش از هر چيز به يک نگاه ايدهآلگرايانه که در ذهن داري، فکر ميکني و بعد شروع ميکني. در ابتدا از گفتن ايده خود به اطرافيان و سنجيدن بيشتر آن ميترسيم و نگرانيم که مبادا با مطرح کردن اين ايده، ديگران آن را بدزدند. ما استارتآپيها مشکلي که داريم، اين است که خيلي اوقات، نگاه واقعبينانهاي نداريم. نبايد از مطرح کردن ايدههايمان بترسيم. بايد به اين فکر کنيم که اگر اين ايده آنقدر ساده است که هر کسي ميتواند آن را شروع کند، همان بهتر که شروع نکنيم. به کساني که قصد دارند استارتآپي شوند، توصيه ميکنم پيش از هر کاري، ايده و مخاطبان اين ايده را بيشتر بسنجند.
نکته ديگري که بايد بسيار به آن توجه کرد، اين است که بايد دانست استارتآپي شدن گاهي پر از شادي و اميد است و گاهي سرشار از نااميدي. با اين وجود نبايد نااميد شد و با تشکيل يک تيم متخصص، بايد به کار ادامه داد.