عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با ذکر چگونگی مقابله با
اضطراب، اظهار داشت: قدم اول، شناخت مسئله و علایم اضطراب و قدم دوم،
استفاده از روشهایی برای کنترل اضطراب است.
.
در این برنامه که به صورت آنلاین برگزار شد، محمدرضا شعربافچی؛ روانپزشک، فلوشیپ پزشکی روان تنی و روان-سرطان شناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در ابتدا با اشاره به علایم و عواقب اضطراب، کارکرد استرس و اضطراب، گفت: در این شرایط، تعادل سیستم وجودی انسان به هم میخورد، در این شرایط، امنیت روانی کم شده و نیاز برای احتیاط بالا رفته است.
وی افزود: لازم است تغییراتی در رفتار شخص ایجاد شود و شروع این تغییرات در هیجانات و استرس است. استرس باعث میشود ما محتاطتر عمل کنیم و در نتیجه مراقب باشیم؛ اما استرس و اضطراب بیش از حد، عملکرد بدن را مختل و باعث بروز علایم جسمی، کمبود خواب و غیره شود.
شعربافچی ادامه داد: اضطراب دو بعد دارد؛ اضطراب شناختی که علایم آن نگرانی، دلشوره، افکار منفی است و اضطراب جسمی که علایم جسمی هنگام اضطراب متنوع و شامل تپش قلب، سردرد، سرگیجه و علایم گوارشی است. در این شرایط ممکن است ما بیشتر شکل علایم جسمانی مرتبط با این بیماری مثل تنگی نفس پیدا کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با ذکر چگونگی مقابله با اضطراب، اظهار داشت: قدم اول، شناخت مسئله و علایم اضطراب و قدم دوم، استفاده از روشهایی برای کنترل اضطراب است. به عبارت دیگر باید از تکنیک هایی که قبلا شخص را آرام میکرد استفاده کنیم. برای بعضیها کتاب خواندن؛ سرگرم شدن، درددل کردن با دیگران و یا ورزش کردن است.
شعربافچی با اشاره به تغییرات ایحاد شده در زندگی کنونی، تصریح کرد: بمباران اخبار، اطلاعات، کلی مباحث مرتبط با ویروس، عواقب آن، شیوع آن در مناطق دیگر دنیا که اثرش بر من هم تحمیل می شود. یک سوال جدی را مطرح می کند، من باید از کجا اخبار را دریافت کنم؟ این یک سوال جدی است. از سوی دیگر در تغییرات شرایط زندگی خانواده- حریم خصوصی افراد مختل میشود. ممکن است افراد خانواده رفتارهایی داشتند که برای شخص قابل تحمل نبوده و ناخوشایند باشد ولی به دلیل اینکه کوتاه مدت در کنار آنها بودیم، قابل تحمل بوده ولی در این شرایط 24 ساعت پیش یکدیگر هستند. احساس جدید دوگانگی در ارتباط را باعث میشود.
شعربافچی یادآور شد: خیلی وقت است که منتظر زمان برای انجام کارهای عقب افتاده بودیم ولی در این مدت که فرصت داریم از خود و عملکرد خود راضی نیستیم و احساس بطلان وقت، کم کم خلقمان را تنگ می کند. در این شرایط حداقل یکبار باید وظایف، اهداف و ایدهال هایی که برای خود مشخص کرده ایم را بنویسیم. نوشتن، به منظم شدن ذهنمان کمک میکند. آنها را در سه یا دو دسته مختلف با توجه به نوع کار مثلاً وظایف من در محل کار و خانه و غیره قرار دهیم.
وی اضافه کرد: یک سری کارها نیز جزء اهداف است و باید میزان پیشرفتی که برای خود انتظار داریم را مشخص کنیم. و اینکه اگر به آن نرسیم چه اتفاقی میافتد؟ گاهی هدفی را درنظر میگیریم که رسیدن به آن سخت بوده و دستاورد خاصی هم برای ما ندارد. توان جسمی، روانی و استعدادی باید برای ما مهیا باشد.
شعربافچی در زمینه بلاتکلیفی و تاثیر آن بر زندگی روزمره که پرسش یکی از شرکت کنندگان بود، گفت: مهمترین سختی قرنطینه این است که یک کارهایی را نمیتوانیم انجام دهیم و یک جاهایی نمی توانیم برویم. مثلاً میتوانستیم مسافرت و خرید برویم. باید ببینیم واقعا در سه ماهه گذشته، چند بار مهمانی رفتم، چقدر مسافرت رفتم، خیلی زیاد نبود! پس چرا الان سخت میشود، چون قبلاً دو ماه را به شوق برنامه سفری که داشتم طی میکردم، یا یک هفته را به شوق برنامهای در آینده که محرکی برای انجام کار من بوده طی میکردم. اگر این محرک نباشد اولین اتفاق این است که به من سخت میگذرد. برای برگشت این محرک و رفع این بلاتکلیفی، شخص هیچ راهی جز ایجاد یک زمان بندی احتمالی برای خود و تخمین حدودی ندارد. مثلاً به احتمال زیاد تا انتهای اردیبهشت این شرایط ادامه دارد؛ بنابراین فرد باید برای یک زمان احتمالی، برنامهریزی کند و دو سناریو داشته باشد. اولویت ها را مشخص و محاسباتی انجام دهد و به الویت ها پایبند باشد و میزان آسیب برای رعایت نکردن اولویت ها را برای خود مشخص کند.
وی اضافه کرد: عدم قطعیت یکی از معظلاتی است که در بیماریهای وخیم و شرایط ناگوار ممکن است انسان را دچار چالش جدی کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در ادامه یادآور شد: وضعیتی به اسم پتیک داریم که خستگی ذهنی و جسمی هر دو با همند. یکی از دلایل این حالت، افسردگی است و ممکن است در دوران قرنطینه کمکم دچار افسردگی شویم. باید دانست دو مفهوم غمگینی (sadness) و افسردگی (depress) با هم متفاوتند. ممکن است من خلقم در طول چند روز نوسان داشته باشد و کمی روی خواب و بیداری هم اثر بگذارد (غمگینی). یک طرف داستان هم این است که من به شدت افسرده و ناامید هستم و احساس بیانگیزگی میکنم. خواب و اشتهای من به هم ریخته و احساس بیارزشی سراغم میآید تا جاییکه آرزوی مردن یا خودکشی میکنم که به آن اختلال افسردگی میگویند و حتما نیاز به درمان بیولوژیک و دارویی دارد.
شعربافچی گفت: برای رفع خستگی ذهنی، نیاز هست استانداردهای زندگی را تعریف کنید. مثلاً اگر در سه هفته دوران قرنطینه فقط کتاب بخوانم ذهنم خسته می شود. اگر فقط بخواهم تلویزیون ببینم ذهنم خسته می شود. در این شرایط من باید خودم را به وضعیت زندگی قبلی نزدیک کنم. خواب و بیداری من باید منظم باشد. باید از روز قبل، برای صبح روز بعد برنامه ریزی داشته باشم. مثلاً باید این تعداد صفحه کتاب را بخوانم؛ برنامه منظم روزانه، ورزش تدریجی و منظم، خواب و بیداری منظم؛ برای درمان ذهن خسته بسیار موثر است.
وی در پایان تأکید کرد: گاهی در تلویزیون، اخبار و شبکههای مجازی افراد دارای بیماری زمینهای و سالمندان را قشر آسیب پذیرتر معرفی میکنند. اولین قدم این است که آنها را در معرض این اخبار قرار ندهیم و قدم بعدی این است که همدلی خوبی داشته باشیم تا در مورد نگرانیهایشان راحت با ما حرف بزنند. علایم افسردگی را بشناسیم تا درصورت نیاز به آنها کمک کنیم.