در نشست اندیشمندان و استادان علوم انسانی و اجتماعی با موضوع «بحران ناکارآمدی علوم انسانی و اجتماعی» که به میزبانی بنیاد ملی نخبگان و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، نقش بنیاد ملی نخبگان در توسعه علوم انسانی و جایگاه نخبگان در تحلیلهای سیاسی مورد تاکید قرار گرفت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان، نشست اندیشمندان و استادان علوم انسانی و اجتماعی با موضوع «بحران ناکارآمدی علوم انسانی و اجتماعی» با حضور بیش از ۳۰ نفر از استادان برجسته علوم انسانی و اجتماعی به میزبانی بنیاد ملی نخبگان و مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در محل موسسه برگزار شد.
در این نشست، دکتر سید حسن حسینی مشاور عالی رئیس بنیاد ملی نخبگان و دبیر شورای نخبگان، و جمعی از استادان علوم انسانی و اجتماعی حضور داشتند.
تبیین یک بحران؛ ناکارآمدی علوم انسانی و اجتماعی در کشور
در ابتدای این نشست، سید حسن حسینی استاد فلسفه دانشگاه شریف با اشاره به مشکلات ساختاری علوم انسانی در کشور گفت: علوم انسانی و اجتماعی در کشور با بحران ناکارآمدی مواجه است. این بحران نهتنها در حل مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مشهود است، بلکه اثرگذاری آن در نظام حکمرانی نیز کاهش یافته است. ما باید بپذیریم که در این حوزه نه موفق بودهایم و نه توانستهایم اثرگذاری لازم را داشته باشیم.
ضرورت بازنگری در حوزه علوم انسانی
وی افزود: در نشست امروز، هدف ما نقد و بازنگری است. باید بررسی کنیم چه نقاط ضعفی در حوزه علوم انسانی وجود دارد که مانع از اثرگذاری آن در کشور شده است. بهجای اشاره به عوامل بیرونی، نیاز است که به معضلات درونی این حوزه بپردازیم و علتهای واقعی ناکارآمدی را کشف کنیم.
چالشهای موجود در علوم انسانی و اجتماعی
حسینی به برخی چالشهای مطرحشده در این حوزه اشاره کرد و گفت: عوامل متعددی ازجمله برنامهریزی درسی نامناسب، ضعف ارتباط با مجامع علمی بینالمللی، نبود دادههای تجربی لازم برای اقناع حکمرانان، و عدم شکلگیری نسلهای جدید در علوم انسانی باعث شدهاند تا این حوزه نتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. این عوامل در کنار مسائل بیرونی نظیر بحرانهای سیاسی و اجتماعی، شرایط را پیچیدهتر کردهاند.
جستجو برای راهکارهای بهبود وضعیت علوم انسانی
وی تأکید کرد: در این نشست به دنبال این هستیم که راهکارهایی برای بهبود وضعیت علوم انسانی پیدا کنیم. تمرکز ما بر روی اصلاح عوامل درونی است که در کارآمدی علوم انسانی تأثیر مستقیم دارند.
ناکارآمدی در حل مسائل اجتماعی و لزوم سنجش عوامل داخلی
حسینی تأکید کرد: ناکارآمدی در حل مسائل اجتماعی کشور، یک واقعیت است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و هدف از برگزاری این جلسه، پیدا کردن پاسخهایی برای این مشکلات و سنجش عوامل داخلی است.
علوم انسانی در ایران با بحران خودآگاهی روبهرو است
در ادامه این نشست، بیژن عبدالکریمی، فیلسوف و نظریهپرداز ایرانی، به نقد وضعیت علوم انسانی در ایران پرداخت و ریشه اصلی بحران در این حوزه را در نبود خودآگاهی علمی و اجتماعی دانست و تأکید کرد: علوم انسانی در ایران هنوز نتوانسته مسائل جامعه را به درستی صورتبندی کند.
بحران عقلانیت در علوم انسانی ایران
عبدالکریمی در این باره گفت: علوم انسانی جدید، بخشی از نظام علمی مدرن است، اما در ایران این نظام علمی شکل نگرفته است. دلیل آن را باید در نبود عقلانیت جدید جستوجو کرد؛ عقلانیتی که پیامد سنت تفکر متافیزیکی است. با وجود اینکه در بسیاری از جنبههای زندگی، از فردی تا اجتماعی، با مشکلات اساسی مواجه هستیم، علوم انسانی ما هنوز نمیداند چگونه باید این مسائل را صورت بندی کند.
فاصله روشنفکران و جامعهشناسان با واقعیتهای موجود
وی افزود: روشنفکران و جامعهشناسان ما اغلب در فضایی جدا از واقعیتهای موجود فعالیت میکنند و همین موضوع باعث شده علوم انسانی نتواند نقشی اثرگذار در حل معضلات جامعه ایفا کند. بسیاری از صاحبنظران در این حوزه، صرفاً به نظریهپردازی میپردازند، در حالی که علوم انسانی نیازمند نوعی آگاهی عملی است که فراتر از مفاهیم تئوریک باشد.
مفهوم «فرونسیس» و ارتباط نظر و عمل
عبدالکریمی با اشاره به مفهوم «فرونسیس» از منظر ارسطو، این آگاهی را بهعنوان پلی بین نظر و عمل معرفی کرد و گفت: «فرونسیس نوعی معرفت است که با جزئیات، زمان و مکان در ارتباط است. این آگاهی، برخلاف علوم طبیعی که با کلیات و قواعد کلی سر و کار دارد، با واقعیتهای خاص و یکتا مواجه میشود. علوم انسانی ما باید این ویژگی را در خود تقویت کند.
انتقاد از پژوهشهای علوم انسانی در ایران/ تقویت خودآگاهی انسانی و اجتماعی برای حل بحران علوم انسانی
این فیلسوف ایرانی در ادامه، وضعیت فعلی پژوهشهای علوم انسانی در ایران را نقد کرد و اظهار داشت: ما در بسیاری از پژوهشهای علوم انسانی، ارتباط با واقعیتهای اجتماعی و فرهنگی ایران را از دست دادهایم. پژوهشگران ما به جای توجه به مسائل بومی، اغلب مفاهیم کلی و غربی را بدون در نظر گرفتن زمینههای محلی بهکار میگیرند. این رویکرد، نه تنها مشکلات ما را حل نمیکند، بلکه فاصله میان علوم انسانی و جامعه را نیز افزایش میدهد.
عبدالکریمی در پایان تأکید کرد: برای حل بحران علوم انسانی در ایران، باید خودآگاهی انسانی و اجتماعی را در این حوزه تقویت کنیم. این خودآگاهی نمیتواند صرفاً از طریق مطالعه نظریهها به دست آید؛ بلکه نیازمند تجربه زیسته، شهود و شناخت عمیق از شرایط و مسائل خاص جامعه است.
چالشهای پیش روی علوم انسانی و لزوم بازنگری/ ضرورت اثبات جایگاه علوم انسانی در جامعه
وی سپس چالشهای پیش روی علوم انسانی را تحلیل کرد و به لزوم بازنگری اساسی در این حوزه اشاره کرد و با تأکید بر ضرورت اندیشهورزی در مورد وضعیت کنونی علوم انسانی، بیان داشت: این مسئلهای است که باید علوم انسانی به آن بیندیشد. ما نمیتوانیم تمام مشکلات موجود را به گردن دیگران بیندازیم. باید بپذیریم که فلسفه، جوهر بخشی است، و باید تلاش کنیم که به خود اثباتی برسیم.
عبدالکریمی افزود: علوم انسانی در وضعیت کنونی نتوانسته است به خود اثباتی دست یابد، و این مسئلهای است که باید در سطحی وسیعتر مورد توجه قرار گیرد. این وضعیت تاریخی، پیامدهای خاص خود را دارد که باید به طور عمیق مورد بررسی قرار گیرد.
تاریخ علم و پیشرفتهای علمی
وی همچنین با اشاره به اینکه در تاریخ علم، بهویژه در مورد مارکس، هرگاه او توانست به پیشرفتهای علمی دست یابد، این امر نتیجه شرایط خاص تاریخی و نیاز جامعه بوده، گفت: تا زمانی که علوم انسانی در ایران نتواند جایگاه خود را در جامعه بهطور کامل اثبات کند، این انزوای علمی ادامه خواهد داشت.
مشکلات ساختاری و غیرساختاری در پیوند پژوهشهای علوم انسانی با عمل اجتماعی
در ادامه این نشست، وحید شالچی، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم به بررسی مسائل و چالشهای حوزه علوم انسانی و اجتماعی پرداخت با تأکید بر اهمیت کارآمدی علمی و اجتماعی این رشتهها، گفت: علوم انسانی و اجتماعی نیازمند تحولاتی اساسی برای تطبیق با نیازهای جامعه ایرانی است.
شالچی در این نشست به مشکلات ساختاری و غیرساختاری در پیوند پژوهشهای علوم انسانی با عمل اجتماعی اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از چالشهای اساسی ما عدم توجه و وجود نگاه بینرشتهای است، درحالیکه مسائل اجتماعی دارای ابعاد مختلفی هستند و نیازمند همکاری اقتصاددانان، جامعهشناسان و متخصصان دیگر حوزهها است.
محدودیت منابع و زمان برای پژوهشهای علوم انسانی/ تأثیر تغییرات اجتماعی بر پژوهشهای علوم اجتماعی
وی همچنین به تأثیر محدودیت منابع و زمان کوتاه انجام پژوهشها اشاره کرد و افزود: برای حل مسائل عمیق و پیچیده جامعه ایرانی، نیازمند پژوهشهای گسترده و زمانبر هستیم. اما معمولاً از پژوهشگران انتظار داریم مسائل طولانیمدت را در بازههای زمانی کوتاه حل کنند، که این امر کارآمدی نتایج را کاهش میدهد.
نگاههای سادهسازیشده به واقعیتهای چندلایه جامعه ایرانی
شالچی با اشاره به تغییرات سریع اجتماعی در ایران و تأثیر آن بر پژوهشهای علوم اجتماعی گفت: جامعه ایرانی به دلیل تنوع فرهنگی و پیچیدگیهای تاریخی خود نیازمند پژوهشهایی است که بتوانند این تحولات را بهدرستی تبیین کنند. متأسفانه، نگاههای سادهسازیشده به واقعیتهای چندلایه جامعه ایرانی، پژوهشها را از کارکرد واقعی خود دور کرده است.
بحران علوم اجتماعی در سطح جهانی/ مشکلات درک سنت در جامعه ایرانی
وی در ادامه با اشاره به نقش علوم اجتماعی در جهان امروز بیان کرد: بحران علوم اجتماعی در دنیا نیز موضوعی جدی است. برخی معتقدند نقش اصلی این علوم، کمک به فهم متقابل و ایجاد ارتباط میان بخشهای مختلف جامعه است، نه صرفاً حل مسائل اجرایی مانند کاهش جرایم یا سیاستگذاریهای خرد.
با رویکردی محافظهکارانه مانع از تغییرات ضروری میشویم
شالچی به نقش سنت در علوم انسانی و اجتماعی اشاره و تصریح کرد: سنت در جامعه ایرانی بهدرستی درک نشده است. ما یا سنت را بهعنوان مانعی در برابر توسعه میبینیم، یا با رویکردی محافظهکارانه مانع از تغییرات ضروری میشویم. این نگاهها باعث شده که نتوانیم از ظرفیتهای پویای سنت برای توسعه اجتماعی بهرهمند شویم.
پیوند ناکافی علوم اجتماعی با سایر حوزهها
وی با بررسی نقش میدان علم در تعامل با سایر میدانهای اجتماعی گفت: یکی از مشکلات اساسی علوم اجتماعی در ایران، نداشتن پیوند مؤثر و درعینحال حفظ استقلال نسبی در ارتباط با سایر حوزهها، مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ است. این عدم پیوند و استقلال باعث شده که میدان علم در ایران نتواند بهطور مؤثر در توسعه اجتماعی نقشآفرینی کند.
ضرروت وجود نگاه عمیق، علمی و عملگرایانه به مسائل
در ادامه این نشست مجید توسلیرکنآبادی دانشیار علوم سیاسی، دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی گفت: چرخه ناکارآمدی نباید به بیثباتی منجر شود. اگر به کشورهای دیگر نگاه کنیم، میبینیم که با ارائه راهکارهای عملی و نظری، بحرانها را به فرصتی برای بهبود تبدیل کردهاند. بنابراین، لازم است بستری فراهم شود تا نظریه ها نهتنها در حوزههای تئوریک، بلکه در عرصه عملی و مدیریتی نیز اثرگذار باشند.
وی گفت: در بحثهای مربوط به نظریهپردازی گاها مشاهده میکنیم که در کشور ما کرسیهای نظریهپردازی زیادی برگزار شده است. اما سوال اصلی این است که چند نظریه واقعاً به سطح بینالمللی رسیده و تأثیرگذار بوده است؟
توسلی با بیان اینکه به نظر میرسد که ما در یک مرحله گذار هستیم، و این گذار، هرچند با چالشهای زیادی همراه است، میتواند به سمت خودآگاهی بیشتر پیش برود، گفت: این امر نیازمند یک نگاه عمیق، علمی و عملگرایانه به مسائل است.
بنیاد ملی نخبگان با شناسایی اساتید شاخص، ارتباط علوم انسانی با مسائل بومی ایران را تقویت کند
در این نشست، مالک شجاعیزند عضو پژوهشگاه مطالعات علوم انسانی با مرور دستاوردهای علوم انسانی در ایران و جهان اظهار داشت: علوم انسانی در ایران طی صد سال اخیر، بیشتر در فضای آموزش رشد کرده است و کمتر به مسائل انضمامی جامعه ایرانی پرداخته شده. در حوزههایی مانند فلسفه، جامعهشناسی و علوم سیاسی، اساتید برجستهای داریم که ادبیات جهانی و مسائل ایران را به خوبی میشناسند.
وی با اشاره به ضرورت ارتباط علوم انسانی با مسائل ایران گفت: بنیاد ملی نخبگان میتواند با شناسایی اساتید شاخص و حمایت از پروژههای کلان، ارتباط علوم انسانی با مسائل بومی ایران را تقویت کند.
اهمیت گفتوگوی ساختارمند اساتید علوم انسانی با نظام حکمرانی
شجاعیزند بر ایجاد فضای گفتوگو میان اساتید رشتههای مختلف علوم انسانی و همچنین میان علوم انسانی و علوم فنی-مهندسی تأکید کرد و گفت: اساتید علوم انسانی باید به صورت مستقیم و ساختارمند با مسئولان عالیرتبه نظام حکمرانی وارد گفتوگو شوند تا بتوانند نقش مؤثری در سیاستگذاریهای کلان ایفا کنند.
بحران در جایگاه علوم انسانی؛ لزوم بازگشت به جایگاه علوم انسانی در نظام آموزشی
الهه کولائی، استاد دانشگاه تهران نیز در این نشست گفت: یکی از مسائلی که در نظام آموزش عالی کشور مطرح است، این است که اهالی علوم انسانی از جایگاه خود محروم شدهاند. در حوزه علوم انسانی، بهویژه پس از طرح مباحث اسلامیسازی، این رشتهها دچار بحران شدند.
توجه بنیاد ملی نخبگان به بحران سرمایه اجتماعی/ ضرورت تقویت اندیشکدهها و بازنگری سیاستها
وی گفت: بحران سرمایه اجتماعی در جلساتی که با اساتید رشتههای مختلف علوم اجتماعی برگزار شده بود، بررسی شد. بهویژه در مورد آسیبهایی که به سرمایه اجتماعی کشور وارد شده است، نکات مهمی مطرح شد. اما این مسائل عمدتاً مورد توجه مسئولان قرار نمیگیرد.
کولائی افزود: در کشورهایی مانند ایالات متحده، اندیشکدهها بهطور مرتب سیاستها را بازنگری میکنند و این امر بهعنوان یکی از عوامل قدرت آنها شناخته میشود. باید از این الگوها استفاده کنیم و سیاستگذاریهای خود را تقویت کنیم.
لزوم بهرهگیری از تجربیات بومی در کنار ذخایر علمی جهانی
ابوالقاسم فاتحی عضو هیات علمی دانشگاه علامه نیز با اشاره به مشکلات علوم انسانی در کشور گفت: ما باید از ذخایر علمی بشری استفاده کنیم، اما در عین حال از تجربیات بومی خود نیز غافل نشویم. در بسیاری از موارد، تضادهای فکری، از جمله تأثیرات مثبت و منفی غرب، مانع پیشرفت و کارآمدی واقعی علوم انسانی در کشور ما میشود.
نقش بنیاد ملی نخبگان در ارائه الگویی کاربردی برای علوم انسانی
وی پیشنهاد داد: بنیاد ملی نخبگان با ادامه چنین جلساتی، الگویی کاربردی برای بهبود وضعیت موجود ارائه دهد.
فاتحی گفت: اگر ما بتوانیم بحران ناکارآمدی را به درستی شناسایی کرده و به عواملی که باعث آن میشود، بپردازیم، میتوانیم در حل این مسائل پیشرفتهای قابل توجهی داشته باشیم.
چالشهای اقتصادی اساتید جوان و تأثیر آن بر پژوهش و تدریس/ انتقاد از انطباق صرف نظریات غربی با مسائل ایران
در ادامه لیلا اردبیلی هیات علمی پژوهشگاه اجتماعی و فرهنگی با اشاره به وضعیت فعلی علوم اجتماعی و انسانی در ایران گفت: ما هنوز در موقعیتی هستیم که گاهی اوقات نظریات غربی را بدون تغییر در قالب ایران قرار میدهیم و این امر باعث ناکارآمدی در تحلیلهای اجتماعی میشود.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: در حال حاضر، مشکلات بسیاری در ساختارهای دانشگاهی و نظام آموزش عالی داریم. بهویژه وقتی اساتید جوان با بحرانهای اقتصادی روبهرو هستند، چگونه میتوانند به تدریس و پژوهش بپردازند؟
توجه به مردمشناسی و جامعهشناسی برای حل چالشهای ایران/ لزوم نگاه بومی و خودکفایی علمی در علوم اجتماعی
وی گفت: اگر بخواهیم بهبود قابل توجهی در وضعیت علوم اجتماعی و انسانی در ایران داشته باشیم، باید بهطور جدیتر به علوم شناختی، مردمشناسی و جامعهشناسی توجه کنیم. این دو حوزه علم میتوانند به ما کمک کنند تا نهادهای اجتماعی و فرهنگی ایران را بهتر درک کنیم و در نهایت به حل چالشهای موجود بپردازیم.
اردبیلی افزود: مردمشناسی باید به عنوان یکی از ارکان مهم در بررسی مسائل جامعه ایران در نظر گرفته شود و این علم میتواند به بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی کشور کمک کند. همچنین علوم اجتماعی باید از نگاه بومیتر و به دور از تأثیرات صرفاً نظریههای غربی به مسائل پرداخته و در مسیر خودکفایی علمی گام بردارد.
ضرورت بازنگری در سیاستهای آموزشی و رفع ناکارآمدیها/ استفاده ابزاری از علوم انسانی در سیاستورزی
در ادامه این نشست، داود نعمتی انارکی استاد ارتباطات دانشگاه صدا و سیما بیان کرد: سه نکته اساسی در مباحث مطرحشده وجود داشت. اولین نکته، ناکارآمدی شدید علوم انسانی در جامعه ما است که با آن روبهرو هستیم. نکته دوم این است که نباید از نکات مثبت علوم انسانی غافل شویم و باید آنها را در نظر بگیریم. نکته سوم این است که باید مشخص کنیم این ناکارآمدی از کجا ناشی میشود؛ آیا ناشی از عوامل داخلی است، یا عوامل خارجی، یا حتی ساختاری؟
وی تأکید کرد: مشکل اصلی این است که علوم انسانی در ایران به ابزاری برای سیاستورزی تبدیل شده است. به عنوان مثال، در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی، فردی به دنبال استفاده ابزاری از علوم انسانی برای تبلیغات خود بود، اما هیچ توجهی به این رشتهها در مسائل عمومی و سیاستگذاریها نشده است.
راهکارهای بهبود وضعیت علوم انسانی/ تأکید بر نقش نخبگان در تحلیلهای سیاسی
نعمتی گفت: یکی از اصلیترین راهکارها این است که باید فشارهای ایدئولوژیکی را از حوزه علوم انسانی کم کنیم و فضای تحقیقاتی و پژوهشی را بازتر سازیم. همچنین، باید سیاستهای آموزشی اصلاح شوند و دروس علوم انسانی با چالشهای روز هماهنگ شوند.
اهمیت پیشبینی تحولات جهانی توسط نخبگان/ لزوم رفع انقطاعهای علمی و ارتباطات جهانی
سید محمد حسینی کارشناس ارشد و پژوهشگر دفتر مطالعات سیاسی وزارت امور خارجه نیز در ادامه این نست گفت: مسائل بینالمللی و سیاست خارجی با چالشهایی مواجه است، اما امیدواریم که با حضور نخبگان، این مشکلات رفع شود.
وی با تاکید بر اینکه اولین قدم در این مسیر، ایجاد اجماع بین نخبگان است، افزود: در حوزه علوم سیاسی، اگر نخبگان نتوانند پیشبینی درستی از تحولات جهانی و منطقهای داشته باشند، کشور در معرض خطر قرار خواهد گرفت.
وی به تحولات اخیر در منطقه و اتفاقات مرتبط با جنگها و بحرانها اشاره کرد و بیان داشت: عدم پیشبینی صحیح این تحولات میتواند باعث تصمیمگیریهای اشتباه و بینتیجه شود.
حسینی تأکید کرد: کشور باید در مسیر حل مشکلات تاریخی و انقطاعهای علمی حرکت کند تا بتواند در عرصه بینالمللی بهطور مؤثرتر عمل کند. همچنین ارتباط علمی با جهان کاهش یافته و این مشکل باید برطرف شود.
تمرکز بر پژوهشهای مسئلهمحور/ تشکیل شبکههای علمی و جذب پژوهشگران ایرانی
در ادامه محمد معارفی پژوهشگر مستقل تأکید کرد: علم باید به مسائل واقعی و اجتماعی جامعه توجه داشته باشد تا بتواند به رشد و توسعه در کشور کمک کند.
وی گفت: پژوهشها در ایران بیشتر به مسائل تئوریک و غیرواقعی پرداختهاند، در حالی که پیشرفت واقعی در گرو توجه به مسائل اجتماعی و مشکلات کشور است.
معارفی بر لزوم تشکیل گروههای علمی حول مسائل مشخص تأکید کرد و گفت: مهمترین عامل در توسعه علم، تشکیل شبکههای علمی است که بتوانند مسائل خاص کشور را بررسی کنند.
وی همچنین از امکان بازگشت پژوهشگران ایرانی از خارج از کشور صحبت کرد و خواستار ساختارهایی شد که بتواند پژوهشگران را جذب کرده و مشارکت آنها را در توسعه علمی کشور افزایش دهند.
بنیاد ملی نخبگان نقش حامیان اصلی پژوهشگران را ایفا کند
معارفی گفت: برای حل مسائل علمی ایران، نیاز به ساختارهای علمی و پژوهشی جدید است که بتواند به مسائل اجتماعی توجه کنند و به رفع مشکلات بپردازند.
در ادامه این نشست جواد درویش استاد دانشگاه شهید بهشتی تأکید کرد: پژوهشگران باید بتوانند در فضای آزاد علمی فعالیت کنند و پیشنهاد داد که بنیاد ملی نخبگان و دیگر نهادهای حاکمیتی نقش حامیان اصلی پژوهشگران را ایفا کنند.
ایجاد زیرساختهای اطلاعاتی برای علوم انسانی/ توسعه روابط بینالمللی در علوم انسانی
وی افزود: وجود مجموعهای از دادهها برای پژوهشگران علوم انسانی ضروری است. دانشگاهها و موسسات تحقیقاتی باید به سمت جمعآوری دادهها و اطلاعات لازم برای این رشتهها حرکت کنند تا پژوهشگران بتوانند بر اساس اطلاعات واقعی و معتبر تحقیقات خود را انجام دهند.
درویش بر اهمیت روابط بینالمللی برای رشد علوم انسانی تأکید کرد و گفت: اساتید و پژوهشگران نیاز دارند بتوانند ارتباطات علمی و بینالمللی خود را گسترش دهند. موسسه حامی نمونهای است که میتواند زمینهساز این ارتباطات شود.
کاهش شکاف میان نظر و عمل در علوم انسانی/ نقش بنیاد ملی نخبگان در شبکهسازی
سپس مهدی فاتح راد استاد دانشگاه شریف به مشکلات تفکیکهای غیرضروری میان نظریه و عمل اشاره کرد و تأکید کرد: علوم انسانی در عمل باید با شرایط واقعی جامعه تطابق داشته باشند. بازنگری و همراستایی میان نظر و عمل در این حوزه ضرورت دارد.
وی بر اهمیت جایگاه بنیاد ملی نخبگان تأکید کرد و پیشنهاد داد: با همکاری این بنیاد، کارگروههایی از نخبگان برای ارائه راهحلهای اجرایی و سیاستگذاری در حوزههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی تشکیل شود.
بازنگری در نظامهای فرهنگی و اجتماعی
فاتح راد در ادامه، ضمن انتقاد از چالشهای موجود در نظامهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، پیشنهادهایی برای رفع این بحرانها ارائه کرد و بر لزوم تغییرات ساختاری برای بهبود وضعیت علوم انسانی تأکید کرد.
علوم انسانی؛ حیاتیترین دانش بشری
در ادامه حجتالاسلام جعفر بحرینی، عضو پژوهشکده دانشگاه علامه طباطبایی، با اشاره به اهمیت علوم انسانی گفت: ما نمیتوانیم بدون علوم انسانی تنفس کنیم. این رشته تاریخیترین و حیاتیترین علوم است که همواره در بطن زندگی بشری حضور داشته است.
وی با انتقاد از سهم ناچیز بودجه پژوهشی کشور در حوزه علوم انسانی افزود: طبق مستندات، تنها پنج درصد از بودجه پژوهشی کشور صرف علوم انسانی میشود، در حالی که کشورهای پیشرفته این علم را یکی از ابزارهای اصلی سیاستگذاری و حل بحرانها میدانند.
بحرینی در ادامه سخنان خود بر ضرورت تأسیس یک نهاد مرکزی برای مدیریت ظرفیتهای علوم انسانی تأکید کرد و گفت: نبود نهادی فعال و بهروز باعث شده است که علوم انسانی در کشور در انزوا باقی بماند و نتواند نقشی مؤثر در حل چالشهای اجتماعی ایفا کند.
کرامت انسانی؛ کلید حل بحرانهای کشور
ابراهیم آزادگان، عضو هیئت علمی گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، نیز در سخنان خود بیتوجهی به علوم انسانی و کرامت انسانی را عامل اصلی بحرانهای کشور دانست و اظهار داشت: تمام بحرانهای کشور، از جمله بحران محیط زیست، فشار اقتصادی و مشکلات اجتماعی، به غفلت از ارزش و حقوق انسانها بازمیگردد.
آزادگان تأکید کرد که برای عبور از بحرانهای کشور باید علوم انسانی را جدی گرفت و ارزش انسان و کرامت او را در اولویت تصمیمگیریها قرار داد.
تأثیر نهادهای قدرت بر گفتمانهای علمی
مصطفی حسامی، استاد دانشگاه تربیت مدرس، در این نشست به نقش نهادهای قدرت و ثروت در جهتدهی به علوم و گفتمانهای فکری اشاره کرد و گفت: نهادهای قدرت حتی امروز نیز علوم را مطابق منافع خود تعریف و گسترش میدهند.
حسامی تأکید کرد: برای پیشرفت، باید از ظرفیتهای بومی و تاریخی استفاده کرد و تأثیر ساختارهای قدرت جهانی را عمیقتر شناخت.
بحرانهای علمی ایران/ ضرورت بازنگری در جایگاه علم و سنت ایرانی
صدفی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، به تاریخ علوم و فلسفه در ایران اشاره کرد و گفت: علم آنگونه که امروز شناخته میشود، از یونان و سپس از اروپا شکل گرفت و به دیگر مناطق جهان از جمله ایران تسری یافت. در این میان، ایران با برخورداری از ویژگی های منحصربهفرد، یکی از معدود کشورهایی بود که توانست علوم و فلسفه را در کنار دستاوردهای اروپا گسترش دهد. این موضوع در آثار اندیشمندان بزرگی همچون ابنسینا و فارابی مشهود است.
وی در ادامه به بحرانهای علمی ایران اشاره کرد و افزود: ما نمیتوانیم علوم انسانی و طبیعی را دقیقاً همانگونه که اروپا در ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال اخیر پیش برده است، در ایران پیاده کنیم. از سوی دیگر، تقلید صرف از مدلهای شرقی یا جنوبی نیز برای ما کارآمد نخواهد بود. علت این تفاوت، پیشینه غنی علمی و فلسفی ایران است که در قالب حوزههای علمیه و میراثی هزار ساله، همواره نقشی برجسته داشته است.
صدفی تأکید کرد: ما باید تکلیف خود را با علم و سنت خویش مشخص کنیم. نمیتوان علم غربی را بدون در نظر گرفتن پیشینه علمی و سنتی خودمان بهکار گرفت. علم سنتی ما که شامل فلسفه و متافیزیک است، قابل حذف نیست.
لزوم بازتعریف آموزش علوم انسانی: از مدارس تا دانشگاهها
رحیمیان، استاد دانشگاه صدا و سیما نیز، در سخنرانی خود بر اهمیت بازتعریف آموزش در این حوزه تأکید کرد و گفت: علوم انسانی به ما یادآوری میکند که انسان هستیم. این رشته باید به ما مسئولیتپذیری، تفکر انتقادی و ارتباط مؤثر را بیاموزد. متأسفانه در نظام آموزشی ما، توجه کافی به این مسائل وجود ندارد.
نیاز به تغییر نگرش نسبت به علوم انسانی/ ضرورت بهروزرسانی محتوای آموزشی در دانشگاهها
رحیمیان افزود: بر اساس تجربیات من، بسیاری از دانشآموزانی که در دبیرستان به رشتههای علوم انسانی میرفتند، تصور میکردند این مسیر آسانتر است. این نگرش اشتباه، نشاندهنده نارسایی نظام آموزشی ما در تعریف درست علوم انسانی بهعنوان علم زندگی و مسئولیتپذیری است.
وی همچنین بر لزوم بهروزرسانی محتوای آموزشی در دانشگاهها تأکید کرد و گفت: متأسفانه برخی دروس علوم انسانی در کشور ما بیش از ۴۰ سال است که تغییر نکردهاند. این در حالی است که نیازهای امروز جامعه به کلی متفاوت از گذشته است. به عنوان مثال سینما، بهعنوان یکی از رشتههای علوم انسانی، باید بتواند خود را با فناوریهای جدید و نیازهای روز همگام کند.
ناکارآمدی ساختاری در نظام دانشگاهی ایران/ موفقیتهایی خارج از چارچوب دانشگاهی
دکتر ابوطالب صفدری، استاد دانشگاه برمن نیز درباره ناکارآمدی دانشگاههای ایران در حوزه علوم انسانی گفت: مسئله ناکارآمدی علوم انسانی و فنی در ایران، هم ریشه در شرایط داخلی دارد و هم تابع تغییرات جهانی است. امروز تولید علم بهویژه در حوزههای انسانی و فنی، بیش از آنکه در دانشگاهها اتفاق بیفتد، در شرکتهای بزرگ و مؤسسات آزاد شکل میگیرد.
وی افزود: علوم انسانی در ایران، برخلاف تصور عمومی، در برخی جنبهها موفق عمل کرده است. اما این موفقیتها عمدتاً خارج از محیط آکادمیک رخ دادهاند؛ برای مثال، فعالیتهای عمومی افرادی چون دکتر عبدالکریمی در فضای عمومی یا کتابهای پرفروش علوم انسانی نشاندهنده تأثیرگذاری این حوزه است.
ضرورت اصلاح ساختارها و ارتباط با جامعه
دکتر صفدری ادامه داد: برای حل مشکلات علوم انسانی و نظام دانشگاهی ایران، باید ابتدا ارتباط آن با جامعه و جریانهای جهانی تقویت شود. همچنین، اصلاح ساختارهای مدیریتی و ایجاد فضای آزاد برای تولید دانش، از الزامات این تحول است.
بحران ساختاری و مدیریتی و عدم توافق در مفاهیم علوم انسانی
در ادامه این نشست، احمد شاکری، پژوهشگر علوم انسانی، به دشواری توافق بر سر مفاهیم علوم انسانی اشاره کرد و گفت: اگر بخواهیم به مفهوم بحران بپردازیم، باید گفت که حتی این جلسه خود نمودی از بحران است؛ بحرانی در توافق بر اصول و مفاهیمی که قرار است چارچوب علوم انسانی را تعیین کند.
وی افزود: مشکلات علوم انسانی در ایران را میتوان در سه حوزه ساختار، کارکرد و روشهای مبادله جستجو کرد. ساختارهای موجود، از دانشگاهها و پژوهشگاهها تا مؤسسات و نهادهای مرتبط، به جای حمایت از خلاقیت علمی، به مرگ آن کمک میکنند.
شاکری گفت: تحریم علم و موانع بینالمللی، شرایط پژوهش در ایران را دشوارتر کرده است. اما آنچه بیش از همه نیازمند بازنگری است، ساختارها و نگرشهای داخلی ما است که مانع از ارتباط با جریانهای جهانی و حل واقعی بحران علوم انسانی میشود.
دادهها و گزارشهای دقیق و جامع درباره وضعیت علوم انسانی در ایران وجود ندارد
محمد نمازی، از اعضای ستاد توسعه فناوری نانو معاونت علمی، در سخنان خود به بررسی وضعیت علوم انسانی در ایران پرداخت و به وجود نگاه منفی به این حوزه اشاره کرد.
وی گفت: بسیاری از بزرگان و تصمیمگیران کشور، علوم انسانی را در مقایسه با رشتههای فنی و مهندسی کماهمیت میدانند. خودم بارها این نگاه را تجربه کردهام. اما نباید فراموش کرد که ضعفهایی نیز در این حوزه وجود دارد. بهعنوان مثال، در مواردی که نیاز به تحلیلهای دقیق در علوم انسانی داشتهایم، شاهد بودهایم که پاسخگویی مناسبی از این بخش ارائه نشده است.
نمازی در ادامه به کمبود دادههای دقیق در حوزه علوم انسانی اشاره کرد و گغت: در سال ۹۸ مأموریت داشتم بخشی از یک سند را که به علوم انسانی مربوط میشد، تدوین کنم. اما در روند کار متوجه شدم که دادهها و گزارشهای دقیق و جامعی درباره وضعیت علوم انسانی در ایران وجود ندارد. مثلاً آمار مقالات منتشرشده، وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان یا نسبت رشتههای مرتبط به جمعیت دانشجویی بهسختی پیدا میشد. این مسئله نشاندهنده کمبود جدید در حوزه پژوهش و جمعآوری اطلاعات است.
وی همچنین بر اهمیت نقش علوم انسانی در ارتباط با جامعه و مردم تأکید کرد و افزود: علوم انسانی در مواردی که مستقیم با مردم در ارتباط است، میتواند تأثیرات عمیق و مهمی داشته باشد. وقتی که متخصصان این حوزه، به زبان مردم سخن میگویند، جامعه به این مطالب اقبال نشان میدهد. اما متأسفانه بسیاری از مباحث علوم انسانی، بهجای تمرکز بر حل مشکلات اجتماعی و فرهنگی، به موضوعات سیاسی و امنیتی گره خوردهاند که نتیجه آن فاصله گرفتن از مسائل واقعی جامعه است.
ایران فرهنگی و ظرفیتهای بینالمللی علوم انسانی
ساجده بیژنیکیا، پژوهشگر حوزه میراث فرهنگی ناملموس نیز، در سخنان خود به بررسی جایگاه علوم انسانی در ایران و فرصتهای آن در سطح بینالمللی پرداخت.
وی اظهار داشت: هرچند در ایران مشکلات متعددی در حوزه علوم انسانی وجود دارد، اما در موارد مرتبط با ایران فرهنگی، فرصتهای بسیاری در خارج از کشور مشاهده میشود. کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهویژه در حوزه میراث فرهنگی، از آثار ایرانی بهرهبرداری میکنند و حتی برای مدیریت این آثار از متخصصان ایرانی دعوت به همکاری میکنند.
بیژنیکیا همچنین به استفاده کشورهای خارجی از ظرفیتهای علمی و فرهنگی ایرانی اشاره کرد و گفت: موزههای کشورهای منطقه، از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس، بهطور گستردهای از آثار فرهنگی ایران استفاده میکنند. با این حال، اغلب نمیدانند چگونه این آثار را ارائه دهند و از متخصصان ایرانی برای واسطهگری و مدیریت استفاده میکنند. این نشان میدهد که در حوزه ایران فرهنگی، فرصتهای بسیاری وجود دارد که کمتر به آنها توجه شده و حتی گاهی نادیده گرفته شده است.
ضرورت بازنگری در رویکردهای دیپلماتیک فرهنگی
وی در پایان سخنان خود به ضرورت بازنگری در رویکردهای دیپلماتیک فرهنگی اشاره کرد و افزود: در حالی که کشورهای اروپایی با ایران در حوزه باستانشناسی و موزهشناسی همکاری میکردند، ما با رویکردهای بسته خود، فرصتهای بزرگی را از دست دادهایم. بهعنوان نمونه، انجمن ایرانشناسی فرانسه که از سال ۱۹۰۰ در زمینههای فرهنگی و باستانشناسی فعالیت داشت، در سال ۱۴۰۱ تعطیل شد. این در حالی است که میتوانستیم با مذاکره و همکاری، از آرشیوهای ارزشمند آنها بهرهبرداری کنیم و به سابقه غنی ایران فرهنگی دسترسی بیشتری داشته باشیم.
شایان ذکر است، این نشست با حضور بیش از ۳۰ نفر از استادان برجسته علوم انسانی و اجتماعی برگزار شد و هر یک از اساتید به بیان نظرات و پیشنهادات خود پرداختند و مقرر شد جلسات تکمیلی برای بررسی دقیقتر موضوعات مطرح شده، برگزار شود.
گزارش: نیما داورزنی
**
بنیاد ملی نخبگان در شبکههای اجتماعی:
بله: @bmnirann
تلگرام: https://t.me/ir_bmn
.