دارابی گفت: طرح مسأله و حل آن از وظایف ذاتی دانشمندان است اما کاربست نظریات آنان در جامعه و تبدیل دانش به ثروت، نیازمند صنعت و فناوری پویا است.
![~/Asset/News/News/Image/فناوری پویا.jpg](/thumbnail/550-h_100/uploads/1/old/Asset/News/News/Image/فناوری پویا.jpg)
دارابی؛ عضو هیئتعلمی پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگانی با بیان اینکه در حوزه علم و فناوری با انجام کار برنامهریزی شده گروهی میتوان به هدف مطلوب رسید، گفت: در ایجاد ارزشافزوده ابتدا باید مجموعه تخصصی را در قالب یک تیم فعال کرد تا پس از دستیابی به فن مورد نظر بتوان آن را افزایش مقیاس داد و به حد تولید صنعتی رساند.
وی افزود: متأسفانه در کشورهای در حالتوسعه ضعف در بخش تعاریف و سازمان دهی گروه باعث شده علیرغم انجام کارهای زیاد، تأثیر آن در جامعه دیده نشود.
دارابی ادامه داد: پاسخ برخی پرسشها مانند «منظور از نیاز جامعه چیست؟»، «آیا نانو موادی مثل کوانتومدات نیاز جامعه امروز ایران است؟» از دیدگاه حالنگر منفی است. «آیا در آینده دانش فنی ساخت این مواد مورد نیاز ما خواهد بود؟» پاسخ از دید آیندهنگر، مثبت است. در سالهای پیشرو استفاده از نانو مواد در تلفنهای همراه، تلویزیون، صنایع نفتی و پزشکی و غیره، همهگیر خواهد شد و کشورهایی که دانش فنی تولید آنها را دارند، صاحب ارزشافزوده خوبی خواهند شد؛ بنابراین در بحث نیاز جامعه، باید نیاز حال و آینده را با هم در نظر داشت. تعریف نیاز صرفاً به نیازهای کنونی، حوزۀ علم و فناوری را دچار نزدیکبینی خطرناکی خواهد کرد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی اظهار داشت: طرح مسأله و حل آن از وظایف ذاتی دانشمندان است اما کاربست نظریات آنان در جامعه و تبدیل دانش به ثروت، نیازمند صنعت و فناوری پویا است. در جامعهای که از فناوریروز دنیا (که دانش بالفعل شده است) کمبهره یا بیبهره است و نظام صنعتی و تجاری آن دچار ایرادات اساسی است، علم به ثروت بدل نخواهد شد.
دارابی تصریح کرد: در مجموع، بحث همسوکردن درست بنظر نمیرسد بلکه دانشگاه باید اقتضائات کاری خود را به درستی در نظر داشته باشد و صنعت و تجارت هم به درستی اداره شود. یک نهاد علمی درست در کنار یک صنعت درست تولید ثروت میکند. نه صنعت میتواند با این نهاد همسو شود و نه آن نهاد باید با صنعت همسو؛ تنها قبله مشترک این دو ایجاد ارزش افزوده و خلق ارزش است یکی در حوزه دانش و علم و دیگری در حوزه فناوری و بازار. این دو وظایف ذاتی مختلفی دارند که باید در یک نظام مدیریتی درست در کنار یکدیگر کار کنند.
محقق برجستۀ شیمی تصریح کرد: اصول و مبانی تشکیل شرکتهای اسپینآف در درک موضوع اهمیت زیادی دارد. مراحل ایجاد یک شرکت دانشبنیان عبارت است از اول، معرفی یک مفهوم که مفید بودن یک نظریه یا ایده جدید را نشان میدهد؛ دوم، ساخت یک نمونه واقعی از محصول که به تولیدکننده آن و علاقمندان دیگر نحوۀ ساخت، راه فروش و چگونگی استفاده از محصول را در قالب نمونه بالفعل نشان میدهد؛ سوم، جذب کمک مالی برای تولید این نمونه واقعی از جانب علاقمندان، شرکتها، بانکها و غیره؛ چهارم، ایجاد یک مدل کسبوکار که چگونگی خلق ارزش در شرکت را مشخص میکند و پنجم، جذب مشتریان اول. این گروه بازخوردهای مناسبی از آینده محصول و مشتریان بالقوه بازار بدست خواهند داد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی یادآور شد: از پنج مرحله بالا مورد اول و دوم تا حدی در حوزۀ پژوهش و دانشگاه است و موارد دیگر در صورت ضعف تکنولوژیک و نابسامان بودن فضای صنعت و تجارت، قابل حصول نخواهد بود. در حوزۀ موارد اول و دوم باید توجه داشت بازارهای مورد نیاز باید از حوزه فناوری در اختیار دانشمندان قرار گیرد و نقص در فناوری حوزه پژوهش حتی کار را مشکلتر هم میکند.
وی افزود: یافتن ارتباط بین برج عاج و دنیای واقعی (Fayolle & Redford) که کنشگران مهم آن دولت، دانشگاه، صنعت و تجارت هستند، با بخشنامه به نهادهای علمی و فشار برای همسو کردن آنان با به اصطلاح نیاز جامعه، راه به جایی نخواهد برد.
دارابی با بیان اینکه با توجه به تغییر بنیادی در الگوی مصرف نفت خام و جایگزین شدن خودرو های هیبریدی، بسیاری از الگوها در صنعت و جامعه تغییر خواهد کرد، اظهار داشت: عدم آیندهنگری درست باعث خواهد شد در رویارویی با اقتضائات جدید روز، کشور دچار چالش شود. در صورت عدم اصلاح ساختار صنعت و تجارت، فرصتهای بسیاری در آینده ازبین خواهد رفت. علاوه بر آن، به دلیل کاهش در تقاضای نفت در اثر تغییر الگوی خودروها و پیشرفت انرژیهای نو درآمد نفتی نیز کاهش خواهد یافت. در این بین اصلاح سازوکارهای علم و فناوری و نحوۀ ارتباط آنها با هم در جهت تولید ثروت و ارزشآفرینی باید در رأس تصمیمات مدیریتی کلان کشور قرار گیرد.
این محقق شیمی تأکید کرد: یکی از واسطههای تولید علم به ثروت (مشروط به فراهم بودن فضای مناسب صنعتی و فناورانه) شرکتهای دانشبنیان است. بدون وجود دانش از یک سو و وجود فناوری مناسب از سوی دیگر، نمیتوان انتظار کارکرد مناسب از شرکتهای دانشبنیان داشت. به عنوان مثال دانش فنی تولید نقاط کوانتومی در پژوهشگاه شیمی موجود است اما در صنعت فناوری لازم برای کاربرد آن وجود ندارد؛ این در حالیست که برخی شرکتهای نفتی و سازندگان مانیتور و تلویزیون در حال استفاده از این مواد در پروسهها و محصولات خود هستند. الجی و سامسونگ نسل جدید تلویزیونهای خود را که از کوانتوم دات در ساخت مانیتور آنها استفاده شده به ما خواهند فروخت و ثروت ملی خود را افزایش خواهند داد و ما با خرید این محصولات بازار خوبی برای دانش آنها خواهیم بود.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه شیمی و مهندسی شیمی تأکید کرد: به دلیل مشکلات در حوزۀ صنعت و فناوری و دوری تدریجی دانشگاهها و پژوهشگاهها از وظایف ذاتی خود در حوزۀ طرح مسأله و حل مسأله، برخی از شرکتهای دانشبنیان به موفقیت نمیرسند. در این شرایط، عزم ملی نیاز است تا صنعت وارد سازوکار درستی شود و فناوری روز دنیا در اختیار جامعه قرار گیرد. از طرفی دانشگاهیانی که میخواهند وارد حوزۀ صنعت و فناوری شوند و ارزشی را برای بازار خلق کنند، باید از حمایت همه جانبه مالی و معنوی برخوردار باشند.
دارابی با اشاره به لزوم برندسازی محصولات دانشبنیان، تصریح کرد: برندسازی یک موضوع کاملاً تخصصی تجاری است و نیازمند برنامهریزی دقیق، چیدمان تخصصی و سرمایهگذاریهای مناسب و درازمدت است و زمانی اهمیت مییابد که تمام سازوکارهای از پیش گفتهشده، فراهم باشد. بدون این پیشنیازهای اشاره شده برای علم و فناوری بحث برندسازی ره به جایی نخواهد برد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: برندسازی با پژوهش در مرز علم امکانپذیر است، مشروط بر اینکه توان تکنولوژیک بالفعلکردن دانش در اختیار باشد؛ در غیر اینصورت کشورهایی که تکنولوژی این کار را دارند گوی رقابت را از دیگران خواهند ربود.