اشتغال تخصصی همواره یکی از موضوعات مهم در حوزۀ نخبگانی است؛ اشتغالی که بتواند هم نیازهای مالی فرد را رفع کند و هم به لحاظ روحی و روانی، حس مفید و اثرگذار بودن در فرد ایجاد کند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان؛ موضوع اشتغال تخصصی همواره یکی از موضوعات مهم در حوزۀ دانشگاهیان خاصه جامعۀ نخبگانی بوده و هست؛ اشتغالی که بتواند با بهرهگیری از آموختهها و دانستههای جامعۀ علمی، هم نیازهای مالی فرد را رفع کند و او را به جایگاه مناسب اجتماعی برساند و هم به لحاظ روحی و روانی، حس مفید و اثرگذار بودن در فرد ایجاد کند.
در همین راستا و با موضوع اشتغال نخبگانی؛ ضرورتها و الزامات آن، نظر اعضای هیات علمی دانشگاه های کشور را جویا شدیم.
پروین علیزادهاسلامی؛ عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد تبریز با اشاره به شغل مطلوب برای دانشآموختگان دانشگاهی، میگوید: یکی از شاخصههای شغل مطلوب، رفع نیازهای روانی افراد است. دانشآموختگان دانشگاهی باید در شغلی فعالیت کنند که هم نیازهای روحی و روانی آنان را ارضاء کند و هم بتوانند علم و دانستههای خود را به ثروت تبدیل کنند.
وی ادامه میدهد: امروزه بسیاری از دانشآموختگان در شغلهای غیرمرتبط با رشتۀ تحصیلی فعالیت میکنند که این موضوع نهتنها سبب هدررفت انرژی و اندوختههای آنان میشود، بلکه به لحاظ روحی نیز تأثیرات منفی در اجتماع دارد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد تبریز با اشاره به اهمیت و نقش مراکز رشد دانشگاهی در توسعۀ کارآفرینی، خوداشتغالی را تنها راه برونرفت از وضعیت کنونی در اشتغال دانشآموختگان میداند و معتقد است: حمایت و تقویت امکانات این مراکز از سویی و از سوی دیگر کاهش بروکراسی اداری اثرات مثبتی در ترغیب دانشگاهیان برای حضور فعال در عرصههای دانشبنیان و کسبوکار نوآورانه و فناورانه دارد.
وی اضافه میکند: حمایت از اجتماع نخبگانی در عرصههای کارآفرینی و دانشبنیان به اقدامات فرهنگی نیاز دارد اما در کنار آن، مقررات و آئیننامههای دقیق نیز باید تدوین شود.
علیاکبر بابالو؛ عضو هیئتعلمی دانشگاه صنعتی سهند تبریز نیز با اشاره به لزوم توسعۀ فرهنگ اشتغالزایی و کارآفرینی در بین دانشآموختگان، میگوید: اشتغال استخدامی حتی اگر شرایط و موقعیت آن فراهم باشد، باز هم یکی از آفتهای جامعۀ علمی است.
وی میافزاید: دورۀ استخدام در ارگانهای دولتی و دانشگاه گذشته است و امروزه دانشگاهیان خود را ملزوم به ورود به عرصههای کارآفرینی میدانند. امروزه حتی اگر شرایط استخدام در بهترین مراکز دولتی، با حقوق کافی و زحمت کم هم فراهم باشد، باز فرد دانشآموخته باید وارد کارآفرینی و شرکتداری دانشبنیان شود؛ چراکه در اشتغال استخدامی خروجی افراد با پتانسیل و دانش آنان به هیچوجه مطابقت ندراد.
بابالو با تأکید بر نقش محوری اشتغال دانشبنیان، اظهار میکند: حضور در عرصههای دانشبنیان و کسبوکارهای نوآورانه و فناورانه، گرچه زحمت، مشقت و تلاش مستمر میخواهد و حتی فرد برای مدتی باید با حداقلهای مالی سازگاری کند، اما از آنجایی که خروجی و نتیجۀ کارش برای کشور ارزشمند و در توسعه و پیشرفت همهجانبه اثرگذار است، امری کاملاً نهادینه شده است.
محقق برجستۀ پلیمر اعتقاد دارد: به لحاظ روانی و روحی، دانشآموختۀ دانشگاهی نباید خود را در استخدام محصور کند چراکه حضور در اینگونه مشاغل از فردی ایدهپرداز و خلاق، یک تکنیسین معمولی میسازد. آن هم در شرایطی که در کشور عملاً چیزی به نام صنعت وجود ندارد و خروجی فعالیتهای تولیدی بیشتر با مفهوم کارگاه سازگاری دارد تا با صنعت.
بهرام خوشنویسان؛ عضو هیئتعلمی دانشگاه کاشان نیز با بیان اینکه امروزه حرکت به سمت کارآفرینی و خوداشتغالی یکی از ضرورتهای کشور است که این مهم را میتوان با توسعۀ استارتآپها محقق کرد، میگوید: جامعۀ کنونی، بینش علمی را قبول ندارد؛ در واقع هنوز برای کسب درآمد و یا تولید محصولات بهتر چشم به روشهای تجربهشده و سنتی دارد. در چنین جامعهای انگیزۀ سرمایهگذاری بر ایدهها و طرحهای نوآورانه و فناورانه کاهش مییابد؛ این در حالیست که افزایش اعتماد جامعه به دادههای علمی و کاهش نگاه به خارج برای رفع نیازهای درونی منجر به بهبود کیفی و توسعۀ کمّی محصولات دانشبنیان میشود.
خوشنویسان ثبات اقتصادی جامعه را یکی از ملزومات توسعۀ کسبوکارهای نوآورانه می داند و ادامه میدهد: تلاطمهای اقتصادی سبب میشود قدرت ریسکپذیری دانشآموختگان برای حضور در عرصههای کارآفرینی کاهش پیدا کند. علاوه بر آن فضای عمومی حاکم بر جامعه نیز باید بستر لازم را برای کارآفرینی فراهم کند. از سوی دیگر، دولت در شرایط کنونی چارهای جز فراهمکردن بستر برای کارآفرینی و کسبوکار خلاقانه و نوآورانه ندارد؛ در واقع این راه، تنها راهحل رفع مشکلات موجود است خاصه در شرایطی که مشاغل به سمت تخصصیتر شدن و خلاقیتمحور بودن پیش میروند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه کاشان در پایان خاطرنشان میکند: امروزه نهتنها با فعالیت کارخانه و شرکتهای بزرگ نمیتوان به توسعهیافتگی رسید بلکه در حوزۀ اشتغالزایی نیز نمیتوان به دستاورد مطلوبی رسید چراکه در آینده بسیاری از مشاغل توسط ربات و با کیفیت بهتری انجام خواهد شد؛ در نتیجه نیاز به نیرویانسانی به شدت کاهش مییابد.